اصول مهم در کارآفرینی

image

هشت اصل مهم در کارآفرینی

داشتن یک کسب‌وکار لزوما به معنی کارآفرینی نیست. اگر چنین مفهومی درست بود، به واژه‌ه­ای جدید و پیچیده احتیاج نداشتیم. در این مقاله از هشت اصل مهم و اساسی در زمینه کارآفرینی خواهیم گفت.

 

اگر کلمه «کارآفرینی» را در گوگل جستجو کنید، خواهد دید که یک کارآفرین شخصی است که کسب‌وکار یا کسب‌وکارهایی را راه­‌اندازی کرده و ریسک­‌های مالی را به امید بدست آوردن سود بیشتر قبول می­‌کند. اگرچه اقتصاددان‌­ها و بعضی از موفق­‌ترین کارآفرین­‌ها با این تعریف مخالف هستند.

به گفته جوزف آلویز شومپیتر (Joseph Alois Schumpeter)، انگیزه کارآفرینان لزوما کسب سود مالی نیست، بلکه آن را به عنوان استانداردی برای اندازه­‌گیری دستاوردها و موفقیت‌ها در نظر می­‌گیرند.

پیتر داکر (Peter Drucker) که به عنوان پدر مدیریت مدرن شناخته می‌­شود، با تاکید بر«تغییر و تحول» و «فرصت» تعریف کارآفرینی را به گونه‌­ای مفهومی­‌تر بیان می­‌کند. تعریف او از کارآفرین به عنوان شخصی است که همیشه به دنبال تغییر باشد، به این تغییرات پاسخ بدهد و هر تهدید را به فرصت تبدیل کند.

واژه کارآفرین (entrepreneur) خود از کلمه­ فرانسوی «entreprendre» ریشه می‌گیرد که به معنی «به عهده گرفتن» است.

با مطالعه عملکرد هزاران کارآفرین از کشورها و فرهنگ­‌های مختلف، ترکیبی از ۸ اصل کارآفرینی به‌دست آمده است. هرچند واژه «کارآفرین» به تنهایی پیچیده به نظر می‌­رسد، قرار داشتن در جایگاه یک کارآفرین نسبت به معنی آن، مسیری پیچیده‌­تر است. در اینجا با ۸ اصل از کارآفرینی سر و کار داریم که توسط آن‌ها می‌­توانیم کارآفرینان موفق را از هم جدا کنیم. جادوی این هشت اصل از بیشترین اثر متقابل، یا حتی بهترین ویژگی­‌های موجود شکل گرفته است. بنابراین مرتب سازی آنها ضروری نیست.

شور و اشتیاق

شور و اشتیاق منبع اصلی انرژی، انگیزه و سخت­‌کوشی است. این امر نیروی محرکی برای هر کارآفرین است. چیزی که نگرش جابه‌جا کردن کوه­‌ها را تقویت کرده و باور دارد هر کاری قابل انجام است. این علاقمندی، تعریفی از «چــرا» دایره طلایی سایمون سینک (Simon Sinek) به ما می‌­دهد. اگر نسبت به چیزی که موفقیت خود را در انجام آن می‌بینید علاقمند هستید، با تمام وجود و تمام توان آن را انجام دهید، به گونه‌ای که تمایلتان برای انجام آن بیشتر شود. سپس با انجام هرچه بیشتر آن کار، شانس‌های بیشتری برای موفق شدن بدست خواهید آورد. بدین ترتیب نسبت به سایر اطرافیانتان بهتر خواهید شد. کارمین گایو (Carmine Gallo) در کتاب «Talk Like Ted» توضیح داده که شور و اشتیاق کلید تسلط بر یک مهارت است. او پس از تحلیل صدها سخنران و ارائه دهنده، مدعی است که شور و اشتیاق چیزی است که در تمامی افراد مشترک است. با استناد به گفته او کارآفرینان موفق «می‌دانند که ندای درونی قلبشان چیست».

ادراک

داستان شرکت باتا Bata (شرکت بین‌ا‌‌لمللی کانادایی کفش و اکسسوری‌های مد) نمونه‌ای ایده‌آل از این صفت کلیدی است. فروشگاه‌های باتا را می توان در سراسر آفریقا یافت. حتی در مناطق دور افتاده آن. داستان از این قرار است که در پایان قرن نوزدهم میلادی، بازار کسب‌وکار آفریقا در حال شکل‌گیری بود. بسیاری از تولید کنندگان کفش، نمایندگان خود را جهت بررسی در خصوص وجود هر گونه فرصت شغلی در این بازار نوظهور به آفریقا فرستادند. اکثر آن‌ها بازگشتند و اظهار داشتند که: «هیچ کس در آفریقا کفش نمی‌پوشد. بنابراین هیچ بازاری برای کفش‌های ما در آنجا وجود ندارد». در این بین، فقط تیم فروش باتا مشتاق ارائه گزارش بودند. آنها بیان کردند که: «هیچ‌کس در آفریقا کفش نمی‌پوشد! پس بازاری بزرگ برای کفش‌های ما درآفریقا وجود دارد». شرایط بازار برای همه یکسان بود و در عین حال موضوع، درک فرصت بود.

شرایطی مشابه برای راه‌اندازی اولین پلتفرم معاملاتی در مقدونیه وجود داشت. در زمان راه‌اندازی کمتر از ۱٪ از جمعیت آنجا به‌ صورت آنلاین خرید می کردند و تجارت الکترونیک به سختی وجود داشت (عدم وجود چهارچوبی قانونی، عدم اعتماد، وجود سهم کوچکی از افراد دارای کارت بانکی و غیره). ایده این پلتفرم با افراد زیادی به اشتراک گذاشته شده بود، هرچند بازاری برای آن آماده نبود و زمان‌بندی مربوط آن به‌درستی انجام نشده بود، پس از مدتی کوتاه موفق شد و حالا به عنوان بازیگر تغییر دهنده تجارت الکترونیک در مقدونیه شناخته می‌شود.

کارآفرینان واقعی توانایی مشاهده موقعیت‌هایی را دارند که سایرین قادر به مشاهده آنها نیستند و یا آنها را نمی‌بینند.

توان بالقوه

بررسی‌ها نشان می‌دهد که ظرفیت مغز یک فرد معمولی بسیار بیشتر از میزانی است که از آن استفاده می‌کنند. اکثر کارآفرینان موفق مایل هستند تا جهت سرمایه‌گذاری بر روی توانایی‌های بالقوه خود، از ساعات خواب خود بکاهند و از انجام فعالیت‌های اجتماعی به همراه دوستان‌شان خودداری کنند. وقت خود را برای ورق زدن رسانه‌های اجتماعی یا شایعه‌ها تلف نمی‌کنند. خوراک مغزشان محتوای با کیفیت است و اطراف خود را با افراد موفق احاطه می‌کنند. همیشه در مورد چیزهای جدید کنجکاو هستند. با اینکه تفاوت‌هایی در توان بالقوه هر یک از ما وجود دارد، خبر خوب توانایی یادگیری مغز در مورد این توانایی‌هاست. ذهن چیزی است که از آن تغذیه می کند و کارآفرینان خوب مغزشان را تغذیه کرده و آموزش می‌دهند.

اما قبل از اینکه این نوع آموزش “عمدی” اتفاق بیافتد، لازم به ذکر است که تمام این‌ها توسط والدین ما آغاز می‌شوند. ابتدا توسط DNA آن‌ها (که تحت کنترلشان نیست) و دوم توسط رشد و یادگیری در محیط خانه (که به طور کامل در قبال آن مسئول هستند). طبق مطالعه‌ای که توسط بنیاد راچ (Rauch) انجاشده است، ۸۵٪ از مغز تا سن ۵ سالگی پرورش می‌یابد. بنابراین محیط سال‌های آغازین کودکی می‌تواند تا آخر عمر بر ما اثرگذار باشد. از این رو دولت‌ها و برنامه‌های توسعه کارآفرینی باید از زمان کودکی به دنبال تربیت کارآفرین‌ها باشند. بیشتر کارآفرین‌ها در دنیا، بایستی با تعلیم والدین جهت چگونگی پرورش دادن کارآفرین‌ها یا افرادی با ذهنیت کارآفرینی شروع کنند. این روش بهتر از هل دادن شتاب‌دهنده‌ها و مربیان کارآفرینی جهت یافتن یا ایجاد کارآفرینان در طول مراحل بعدی است. زیرا در این زمان کشش مغز پایین‌تر است.

افراد

هنگامی که در شرکت‌ها درباره افراد صبحت می‌شود، می توان به نقل و قولی از زیگ‌زیگلار (Zig Ziglar، نویسنده، فروشنده و سخنران انگیزشی) اشاره کرد: «شما یک کسب و کار را نمی‌سازید. شما افراد را می‌سازید و افراد کسب و کار را می‌سازند». آنها تصمیمات خوب یا بدی می‌گیرند. هر کسب و کاری (باصرف نظر از صنعت) به افراد بستگی دارد. مدیر مارکتینگی که برای تایید بیلبوردهایی با طراحی زشت تصمیم بامزه‌ای می‌گیرد، فروشنده‌ای که در مورد معامله‌ای مذاکره می‌ کند و رکورد فروش‌ را می‌شکند، مسئول خدمات مشتری که بر درک شما درباره یک برند خاص تاثیر می‌گذارد. هرچیزی در زندگی به افراد بستگی دارد. حتی هنگامی که به مسافرت می‌رویم و در شهرهای جدید به گشت و گذار می‌پردازیم، نه تنها عقیده ما درباره آن شهر تحت تاثیر طبیعت زیبا و یا معماری آن قرار می‌گیرد، بلکه افرادی که در آنجا زندگی می‌کنند ممکن است نقش مهمی را ایفا کنند و به واسطه انرژی، فرهنگ، طرز فکر و مهمان نوازی احساسات ما را تحت تاثیر قرار دهند.

هر کارآفرین، رهبر یا مدیر با نگرش، نیازمند تیمی است تا برای به تحقق درآوردن خط فکری‌اش، او را حمایت کند. توانایی کارآفرینان این است تا افراد مناسبی را برای: انتقال بینش ، جذب استعداد، سرمایه گذاری در ساختار و حفظ مجموعه مهارت‌ها، انرژی، نگرش و مثبت اندیشی بیابند.

تداوم در یادگیری

شما می‌توانید صاحب خانه، ماشین و ثروت باشید. اما یک روز همه اینها تمام می‌شوند. دنیا همیشه عادلانه نیست. تنها چیزی که هیچ‌کس نمی‌تواند از شما بگیرد دانش شماست. اگر توانایی کسب علم و دانش را دارید، برای یادگیری سریع همیشه قادر خواهید بود تا منبع درآمدی جدید ایجاد کنید و چیزهایی جدید بسازید.

چیز دیگری که هیچ‌کس نمی‌تواند از ما بگیرد اشتیاق ماست. چیزی که ما در ذهن داریم(دانش) و آنچه در قلب خود داریم(اشتیاق)، مانند دی‌ان‌ای (DNA) ما را منحصر به فرد می‌سازد. تداوم در یادگیری بدین معنا است که در هر زمان، هر مکان و از تمامی افراد یاد بگیریم. کارآفرینان برجسته قادر هستند تا اطلاعات و دانش ارزشمند را مانند اسفنج برای همه جذب کنند. امروزه در دنیایی که سریعا در حال تغییر است، یادگیرنده سریعی بودن، برای کارآفرینان یک باید محسوب می‌شود.

تغییر دائمی

همه می‌خواهند تغییر کنند، اما کسی نمی‌خواهد تغییر کند. مقاومت در برابر تغییر در طبع انسانی ما وجود دارد، اما هرچه سریع‌تر خود را برای پذیرفتن آماده ‌کنیم، سریع‌تر می‌توانیم بهتر شویم. کارآفرینان موفق انعطاف‌پذیر هستند. آنها می‌توانند به سرعت خود را تطبیق دهند و تغییر کنند. توانایی درک کردن تغییر به عنوان یک چیز مثبت جهت واکنش نشان دادن و سازگار شدن با آن، یکی از قدرتمندترین مهارت‌هاست.

به گفته چارلز داروین (Charles Darwin): «این قوی‌ترین گونه‌ها نیستند که زنده می‌مانند، بلکه باهوش‌ترین‌ها هستند که زنده می‌مانند». و یا به گفته مایکل جکسون (Michael Jackson): «من با مرد درون آیینه شروع می‌کنم و از او می‌خواهم تا مسیرش را تغییر دهد. اگر می‌‌خواهید دنیا را جای بهتری کنید، خودتان را برانداز کرده و تغییر کنید».

پشتکار

تصور کنید که به سمت مقصد دلخواه خود سفر کرده‌اید. مدت زمان زیادی را برای این مکان باشکوه برنامه‌ریزی کرده‌اید. سفرتان را آغاز می‌کنید و ناگهان تخته سنگ بزرگی بر سر راهتان قرار می‌گیرد. چه می‌کنید؟ اگر دوستانی نیرومند دارید، ممکن است برای جابه‌جا کردن سنگ با آن‌ها تماس بگیرید. اگر دوستانی نیرومند نداشته باشید، ممکن است راه حل شما بالا رفتن از تخته سنگ باشد. اما نمی‌دانید چگونه این کار را انجام دهید. پس بالا رفتن از آن را یاد می‌گیرید، با مهارت جدیدی که یاد گرفته‌اید برمی‌گردید و با بالا رفتن از تخته سنگ سفرتان را ادامه می‌دهید.

تجارت نیز هم همین گونه است. «تخته سنگ» نمادی از هرگونه مانعی است که با آن مواجه می‌شوید (می‌تواند مسئله‌ای مالی، مسئله‌ای بازاریابی و یا هر چیز دیگری باشد که شما می‌گویید). دوستان نیرومند، مخاطبین شما هستند. شبکه‌ و افرادی که در زندگی دارید که می‌توانند به شما کمک کنند. «درس‌های بالا رفتن» هر گونه مهارت جدیدی است که شما در آن هنگام نمی‌دانید و یا به آن علاقه‌ای ندارید. اما به دلیل اینکه تنها راه برای ادامه و رسیدن به هدفتان هست، آن را یاد می‌گیرید.

سخت‌کوشی، غلبه کردن بر موانع، مواجه شدن با انواع موقعیت‌ها، تصمیم گیری، کار کردن با شخصیت‌های متفاوت و ملاقات با افرادی از سراسر جهان باعث می‌شود تا چیزهای بسیاری یاد بگیریم. این کشمکش‌ها باعث می شود تا تمامی مشکلاتی که غیر قابل حل به نظر می‌رسیدند حل شوند. زیرا باعث انعطاف‌پذیری، سازگار بودن، کارکشته‌تر شدن و آگاهی هرچه بیشتر ما می‌شوند. همچنین به ما کمک می‌کنند تا مزیتی رقابتی بدست بیاوریم و فردی بهتر و قوی‌تر باشیم.

هیچ چیز در زندگی به آسانی بدست نمی‌آید(حداقل موفقیت و چیزهای خوب). اگر مسئولیت کاری را به عهده دارید و برای انجام آن مشتاق هستید، انجام آن اصلا آسان نخواهد بود. مسیر پر فراز و نشیب خواهد بود و موانعی بر سر راه‌تان قرار خواهند داشت. بعضی از آن‌ها آسان و بعضی بسیار سخت خواهند بود. اما اگر مشکلات و موانعی وجود نداشته باشند، چیزی که با اطمینان می‌توان گفت این است که در مسیر درست حرکت نمی کنید. هیچ چیز آسان نخواهد بود و نباید به دنبال آسان کردن آن باشیم. چون در این راه هیچ کس قادر به کپی کردن آنچه ما ایجاد کرده‌ایم نخواهد بود.

فعال بودن

اکثر افراد فقط حداقل آنچه مورد نیاز بوده و مورد انتظار است را انجام می‌دهند که از آنها خواسته شده است. یا بدتر از آن کار را ناقص تحویل انجام می‌دهند. آن‌ها نیاز دارند تا یک نفر بر خودشان و حتی جزئیات آنچه بایستی انجام دهند نظارت کند. کارآفرینان موفق چشم اندازی بزرگتر را برای شروع کردن می‌بینند و موقعیت‌ها را پیش‌بینی می‌کنند. به‌جای واکنش نشان دادن پیشگیری کرده و به‌جای دفاع حمله می‌کنند. این همان چیزی است که آن‌ها را در برابر جایگزین شدن در هر محیطی سخت می‌کند.

 

ترجمه میلاد رودگریان